شب امتحان– خوابـگاه دخــتـران-خوابــگاه پســران
شب – خوابـگاه دخــتـران – سکـانس اول:
(دخــتر «شبنم» نامی با چـند کتـاب در دسـتش وارد واحــد دوستش «لالـه» می شود و او را در حــال گریه می بیــنـد.)
شبنم:ِ وا!... خاک بـرسرم! چــرا داری مثــل ابـر بهـار گریـه می کـنی؟!
لالـه: خـدا منـو می کشـت این روزو نـمی دیدم. (همچـنان به گریـه ی خود ادامــه می دهـد.)
شبنم: بگـو ببـینم چی شـده؟
لالـه: چی می خواســتی بشـه؟ امروز نـتیجه ی امتـحان <آناتومی!!!> رو زدن تــو بُــرد. منــی که از 6 مـاه قبـلش کتابامـو خورده بــودم، مـنی که بـه امیـد 20 سر جلـسه ی امتحــان نشـسته بودم، دیــدم نمــره ام شـده 19!!!!!! ( بر شـدت گریه افزوده می شــود)
شبنم: (او را در آغــوش می کشـد) عزیـزم... گـریه نـکن. می فهـممت. درد بـزرگیــه! (بغـض شبنم نیز می ترکـد) بهتـره دیگـه غصه نخـوری و خودتـو برای امتحـان فـردا آمـاده کنـی. درس سخت و حجیــمیـه. می دونی کـه؟
لالـه: (اشک هایش را آرام آرام پـاک می کنـــد) آره. می دونـم! امـا من اونقــدر سـر ماجـرای امـروز دلم خـون بـود و فقط تونـستم 8 دور بخـونم! می فهـمی شبنم؟فقط 8 دور... (دوبـاره صـدای گریـه اش بلـند می شود) حالا چه جــوری سرمـو جلوی نـازی و دوستـاش بلـند کنـم؟!!
شبنم: عزیزم... دیگــه گریه نکن. من و شهــره هم فقط 7 - 8 دور تـونســتیم بخـونیم! ببـین! از بـس گریه کردی ریـمل چشمــای قشـنگ پاک شـد! گریـه نکن دیـگه. فکـر کردن به ایـن مســائل کـه می دونـم سخــته، فایده ای نـداره و مشــکلـی رو حـل نـمی کنـه.
لالـه: نـمی دونـم. چـرا چنـد روزیـه که مثـل قدیم دلـم به درس نـمیره. مثـلاً امـروز صبــح، ساعـت 5/7 بیـدار شـدم. باورت مـیشه؟!
(در همیــن حال، صـدای جیــغ و شیـون از واحـد مجـاور به گوش می رسـد. اسـترس عظیـمی وجـودِ شبنم و لالـه را در بر می گیــرد!دخـتری به نـام «فرشــته» با اضـطراب وارد اتـاق می شـود.)
شبنم: چی شـده فرشــتـه؟!
فرشــته: (با دلهــره) کمـک کنیـد... نـازی داشت واسـه بیــستمـین بـار کتــابشـو می خـوند که یـه دفعــه از حـال رفت!
شبنم: لابــد به خـودش خیلی سخــت گرفته.
فرشــته: خب، منــم 19 بـار خونـدم. این طـوری نـشدم! زود باشیــد، ببـریـمش دکتــر.
(و تمــام ساکنـین آن واحـد، سراسیـمه برای یاری «نــازی» از اتـاق خارج می شـونـد. چـراغ ها خامـوش می شود.)
شـب – خوابــگاه پســران – سکــانـس دوم:
(در اتـاقی دو پـسر به نـام های «مهـدی» و «آرمــان» دراز کشــیده انـد. مهـدی در حال نصـب برنـامه روی لپ تـاپ و آرمـان مشغــول نوشــتـن مطالبی روی چـند برگـه است. در هـمین حـال، واحدی شـان، «میـثــاق» در حـالی که به موبایـلش ور می رود وارد اتــاق می شـود)
میثـــاق: مهـدی... شایـعه شـده فـردا صبــح امتـحان داریـم.
مهـدی: نـه! راســته. امتـحان پایــان تــرمه.
میثــاق: اوخ اوخ! مــن اصـلاً خبـر نـداشـتم. چقـدر زود امتـحانا شـروع شــد.
مهـدی: آره... منــم یه چنـد دقـیقه پیـش فهمـیدم. حالا چیــه مگـه؟! نگـرانی؟ مگـه تو کلاسـتون دختـر نداریـد؟!
میثــاق: مـن و نـگرانی؟ عمــراً!! (بـه آرمــان اشــاره می کنـد) وای وای نیگــاش کـن! چه خرخـونیــه این آقـا آرمـان! ببیــن از روی جـزوه های زیـر قابلمــه چه نـُـتی بـر می داره!!
آرمـــان: تـو هم یه چیزی میگــیا! ایـن برگـه های تقـلبه کـه 10 دقیـقــه ی پیـش شـروع به نـوشتـنــش کردم. دختــرای کلاس مـا که مثـل دختـرای شما پایـه نیســتن. اگـه کسی بهت نـرسوند، بایــد یه قوت قلــب داشته باشی یا نـه؟ کار از محکـم کاری...
مـهدی: (همچــنان که در لپ تاپــش سیــر می کنـد) آرمــان جـون... اگه واسـت زحمـتی نیست چنـد تا برگـه واسه مـنم بنـویس. دستـت درست!
(در همیـن حــال، صـدای فریـاد و هیاهـویی از واحـد مجـاور بلـند می شود. پسـری به نـام «رضـا» با خوشحـالی وسط اتـاق می پـرد)
میـثــاق: چـت شده؟ رو زمــین بنـد نیـستی!
رضــا: پرسپولیس همین الان دومیشم خورد!!!
مهـدی:اصلا حواسم نبود.توپ تانک فشفشه پرسپولیسی ابکشه!!!
و تمــام ساکنیـن آن واحـد، برای دیـدن ادامـه ی مسـابقـه به اتاق مجـاور می شتـابنـد. چراغ هـا روشــن می مانند
موضوعات مرتبط: مطالب جالب
خوب همه ما کارناوال ماشین زیاد دیدیم حالا چه ماشینهای خارج از ایران تو سایتها چه ماشینهای داخل ایران رو تو مسابقات تیونینگ یا ریس یا درگ یا هرچیزه دیگه. اما این کارناوال که عکساشو فرستادم الان، کارناوال ماشین های لوکس و پرشتاب تو اروپا هستش که صاحبانشون همگی عرب هستن. حالا جالب بودن این عکسا از 2 جهت یکی خود ماشینها هستن که همه لوکس و اسپرت مدرن هستن و دوم و مهمتر اینکه پلاکهای خاص دارن. چون میدونید که تو کشورهای عربی بجز ماشین، شماره پلاک هم تو چشم هست.
بقیه عکس ها باسایز بزرگ در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: عکس اتومبیل های جدید
ادامه مطلب
اگر قصد خرید کنسول خانگی دارید حتما این سوال در ذهن شما به وجود آمده که کدام کنسول مناسبتر است. سوالی که علارغم تبلیغات شرکتهای سازنده نمیتوان به طور قاطع به آن جواب داد و انتخاب کنسول مناسب بیشتر به نوع استفاده شما از کنسول و بودجهای که در نظر گرفتهاید بستگی دارد. در بازار کنسولهای خانگی نسل جدید، سه شرکت بخش مهمی از بازار و تقریبا تمام آن را به خود اختصاص دادهاند. مایکروسافت با ایکسباکس360، سونی با PS3 و نینتندو با Wii که در این میان نینتندو با توجه به مشخصات کنسول خانگی این شرکت تقریبا در دستهای متفاوت از مایکروسافت و سونی قرار میگیرد. در این متن قصد دارم به بررسی فنی مشخصات دو کنسول مایکروسافت و سونی به عنوان کنسولهای خانگی جدی موجود در بازار و هزینههای آنها بپردازیم (Wii معمولا یک کنسول غیرجدی و Casual محسوب میشود)
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب
استيو جابز يكي از موفق ترين كارآفرين هاي نسل حاضر است. موفقيت او داستاني افسانه اي دارد. او پس از از شش ماه از دانشگاه اخراج شد، و در كف اتاق دوستان خود مي خوابيد و بطري هاي خالي را جمع آوري مي كرد و مي فروخت تا 5 سنت براي غذا بدست آورد. ولي او همه اينها را تحمل كرد تا اينكه بالاخره توانست شركت اپل و همينطور شركت انيميشن پيكسار را بنا كند. در اين مقاله از سلسله مقالات موفقيت در ياد بگير دات كام مي خواهيم نكته هايي كه حاصل سالها تجربه است را از زبان اين مدير و كارآفرين موفق بيان كنيم. آنچه در اين مقاله مي بينيد براي افرادي كه مي خواهند كسب و كار موفق و پررونقي داشته بشند بسيار مفيد خواهد بود.
بقیه مقاله در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: خبری و اطلاع رسانی
ادامه مطلب
ماشین نحس :
در سپتامبر سال ۱۹۵۵ جیمز دین هنر پیشه جوان هاایوودی بر اثر تصادف با ماشین پورشه اش دارفانی را وداع گفت.
آقای هنر پیشه مرد و کارش تمام شد اما اتومبیل همچنان ماجراهای مرگ آورش را ادامه میدهد خودرو را که به دره سقوط کرده بود بسختی بیرون اورده و به تعمیرگاه منتقل کردند. اما در آنجا ماشین از روی جک لیز خورده و بر روی دو پای یک مکانیک افتاد. این ماشین توسط یک دکتر خریداری شد که از ان برای شرکت در مسابقات اتومبیل رانی استفاده کرد.اما ....
ادامه ماجرا در ادامه مطلب دنبال کنید
موضوعات مرتبط: مطالب جالب
ادامه مطلب
هزینه عشق واقعی ! ...
پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد.
مادر که در حال آشپزی بود ، دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند.
او نوشته بود :
صورتحساب !!!
کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان
مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان
نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان
بیرون بردن زباله 1000 تومان
جمع بدهی شما به من :12.000 تومان !
مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد، چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:
بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ
بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ
بابت غذا ، نظافت تو ، اسباب بازی هایت هیچ
و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که : هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است
وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند چشمانش پر از اشک شد ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد.
گفت: مامان ... دوستت دارم
آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت: قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!!
نتیجه گیری اخلاقی :
قابل توجه اونهائی که فکر میکنند مرور زمان آنها را بزرگ کرده و حالا که هیکل درشت کردند خدا را هم بنده نیستند.
بعضی وقتها نیازه به این موارد فکر کنیم ...
کسانی که از خانواده دور هستند شاید بهتر درک کنند.
نتیجه گیری منطقی:
جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!!
مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره : جمع بدهی میشه 11.000 تومان نه 12.000 تومان !!!
موضوعات مرتبط: داستان های جالب
دیگر به نظر کسی نیست که گوگل را نشناسد و یا زا سرویس هایش استفاده نکرده باشد و از آن خوشش نیامده باشد! همین موتور جستجوی ساده حاوی حجم عظیمی اطلاعات از تمام مردم دنیا اسا. همیشه واقعیتهای جذابی در مورد سایتهای بزرگ اینترنتی وجود دارد که عموماً بیشترشان را لو نمیدهند! ولی همانهایی را هم که لو می دهند خیلی جذاب است. در زیر یک سری واقعیتهای جذاب در مورد گوگل را میبینید. انشاءالله در آینده در مورد شرکتهای بزرگ دیگری هم مطالب این چنینی خواهم نوشت!
-
گوگل در اصل به عنوان یک پروژهی Ph.D دو دانشجوی جوان ۲۳ و ۲۴ ساله به نام سرگئی برئی و لری پیچ بود.
-
کلمهی Google درواقع یک اصطلاح ریاضی است که به معنی عدد یک است با ۱۰۰ صفر در جلویش!
-
نام GoogleTM در واقع ناشی از یک اشتباه فردی بوده است. قرار بود که نام این موتور جستجو Googol باشد که بنا به اشتباه خالقانش به google تبدیل شد!
-
گوگل بیش از ۴۵۰هزار سرور دارد که در نقاط مختلف جهان پراکنده شده اند!
-
جزیرهی آتلانتیس، یکی از رمانهای منتشر نشدهی شکسپیر، و همچنین یکی از آلبومهای منتشر نشدهی موزارت به وسیلهی گوگل کشف شدند!
-
دکمهی مشهور I’m feeling lucky درواقع نسبت به دکمهی کناری خود اصلاً استفاده نمیشود. در پروژهای آزمایشی زمانی که این دکمه را حذف کردند، میزان جستجو به وسیلهی گوگل به شدت افت پیدا کرد. در واقع این دکمه بیشتر جنبهی روانی و احترام به کاربر را دارد نه چیز دیگری! ولی همین دکمه با همین میزان کم استفاده سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به گوگل لطمه میزند! چرا که با استفاده از این دکمه دیگر کاربران به صفحهی جستجو حاوی تبلیغات وارد نمیشوند!
-
۵۷% کودکان تازه متولد شدهی آمریکایی نخستین کلمهیی که یاد می گیرند: گوگل است!
-
روزانه ۶۵۰ میلیون نفر از صفحهی اصلی گوگل بازدید میکنند!
-
۹۷% درآمد گوگل از راه تبلیغات اینتنرتی است
-
میزان پهنای باند گوگل، روزانه ۲۰ پتا بایت است!
-
میزان داراییهای گوگل از دسامبر ۲۰۰۹ به ۴۰ میلیارد دلار رسید، و میزان هر سهم این غول اینترنتی به بیش از ۷۰۰ دلار رسیده است! و میزان سهام این شرکت در بورس نیویورک به بیش از ۲۱۰ میلیار دلار رسیده است.
-
زمانی که گوگل شروع به فعالیت کرد، تنها ۲۵ هزار صفحه را لیست کرده بودند، ولی الان…!
-
زمانی که گوگل سیستم پیشنهاد جستجو را برای کسانی که کلماتی را اشتباه spell میکنند با ایجاد لینک Did you mean؟ ایجاد کرد میزان ترافیک گوگل ۲ برابر شد!
-
به طور میانگین دوبار جستجو در گوگل معادل جوش آوردن یک کتری آب گاز گلخانهای تولید میکند! (حدود ۱۵ گرم!) .
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری ، خبری و اطلاع رسانی
شما، مغزی حدودا ۱۳۰۰ گرمی در سرتان دارید. که البته بیشتر آن تنها آب است. اما کاری که با باقی آن می توانید انجام دهید، شگفت انگیز است.
مغز شما…
حاوی ۱۰۰ میلیارد نورون است. این مغز، همچنین ۱ کوادریلیون سیناپس دارد که می تواند ۱۰ محرک غریزی را در هر ثانیه پردازش کند.
سریعترین کامپیوتر بر روی زمین توانایی پردازش ۱٫۷۵ پتافلاپ را با کمک ۷ میلیون وات انرژی دارد (ابر کامیپوتر جگوار ۲۲۴ هزار هسته ی پردازشگر دارد). تخمین زده می شود که توانایی پردازش مغز ۱۰۰ پتافلاپ با استفاده از انرژی معادل ۲۰ وات باشد.
خب! حالا با این مغز چه کارهایی می توان انجام داد؟!
بقیه در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: مطالب جالب
ادامه مطلب
“ما شکست هایمان را جشن می گیریم”، این جمله ایی بود که اریک اشمیت روز قبل در کنفرانسی، درباره ی تخته شدن غیر منتظره ی Google Wave عنوان کرده بود. البته جشن های این مدلی گوگل بیشتر از آن چیزی است که تصور می کنید.
برخی معتقدند که گوگل هر آنچه را لمس کند، طلا می شود. خب! روز قبل که پرونده ی Google Wave مختومه اعلام شد، یادآوری بود بر اینکه چرا نظر اینها صحیح نیست.
در زیر می توانید، تعدادی از محصولات مهم گوگل که در نیمه ی راه تعطیل شدند را ببینید.
معرفی بقیه محصولات نیمه کاره گوگل در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب
زمانی که آندروید با گوشی رؤیایی HTC (نکسیوس وان گوگل) در مهر ۸۸ آغاز به کار کرد ، این گوش iPhone Killer نام گذاری شد .اگرچه این گوشی نتوانست بکلی آیفون را نابود کند اما این اولین قدم ِیک انقلاب برضد آیفون بود.پلتفرم اولیه آندروید در چندین مرحله حتی جای iPhone OS را نیز گرفت ، اما آندروید یک سری از کارایی های کلیدی که آیفون میتوانست فراهم کند را کم داشت.بعد از این اتفاق ، آندروید رشد کرد ، نه در زمینه کارایی هایی مشابه آیفون ، بلکه بهترین مورد رشد آندروید وجود گوشی های مختلف آندرویدی در فروشگاهها می باشد که نشان از موفق بودن این پلتفرم می دهد .آیفون هم اکنون با فقط یک گوشی یا یک برند رقابت نمی کند ، بلکه با پلتفرمی رقابت می کند که هزاران تلفن همراه را به بازار روانه خواهد کرد.
در ادامه مطلب ۸ دلیل برتری آندروید به آیفون شرح داده می شود
موضوعات مرتبط: موبایل
ادامه مطلب
اینترنت، این پدیده ای که تمام زندگی ما رو در بر گرفته، و شاید کمتر از 10 سال باشه که وارد زندگی ما شده باشه ولی تونسته تمامی کارها و رفتار ما رو تحت تاثیر قرار بده. در زیر با 7 مورد از عجایب این دنیای عجیب آشنا میشیم !
عجایب ۷ گانه ی دنیای اینترنت در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب
آنچه در ادامه میآید، با استفاده از برخی نکات ذکر شده در این مقاله خوب است که طی چند دستهبندی کلی، به صورت تیتروار آورده شده است.
ادامه مقاله در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب
هرکسی که به این سوال جواب بده، جایزه میگیرد !
یارو زبونش میگرفته ، میره داروخونه میگه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه میگه: دیب دیگه چیه؟
یارو جواب میده: دیب دیگه - این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره.
کارمنده میگه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم - چی هست این دیب ؟!
یارو میگه: بابا دیب ، دیب
طرف میبینه نمیفهمه ، میره به رئیس داروخونه میگه - اون میاد میپرسه: چی میخوای عزیزم ؟!
یارو میگه: دیب!
رئیس میپرسه: دیب دیگه چیه؟!
یارو میگه: بابا دیب دیگه - این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره.
رئیس داروخونه میگه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟!
یارو میگه: آره بابا - خودم دائم مصرف دارم، شما نمیدونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری میکنه ، نمیتونه سر در بیاره و کلافه میشه ... یکی از کارمندای داروخونه برای خود شیرینی میآد جلو و میگه: یکی از بچههای داروخونه مثل همین آقا زبونش میگیره، فکر کنم بفهمه این چی میخواد - اما الان شیفتش نیست.
رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه ، گفت: اشکال نداره - یکی بره دنبالش، سریع برش داره بیارتش.
میرن اون کارمنده رو میارن - وقتی میرسه، از یارو میپرسه: چی میخوای؟!
یارو میگه: دیب!
کارمنده میگه: دیب؟!
یارو: آره
کارمنه میگه: که این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره؟!
یارو: آره
کارمند: داریم! چطور نفهمیدن تو چی میخوای؟!
همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی میخواد - کارمنده سریع میره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه مشمع مشکی و میاره میده به یارو و اونم میره پی کارش.
همه جمع میشن دور اون کارمند و با کنجکاوی میپرسن: چی میخواست این?!
کارمنده میگه: دیب!
میپرسن: دیب؟دیب دیگه چیه؟!
میگه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی میشه و میگه: اینجوری فایده نداره - برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟!
کارمنده میگه: تموم شد - آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!!
دوستان حالا دیب چیه؟؟؟؟؟؟
موضوعات مرتبط: داستان های جالب
این طرز قرار گیری حروف توسط فردی به اسم کریستوفر شولز (Christopher Sholes) ابداع شده. کریستوفر شولز که به عنوان پدر ماشین تحریر شناخته میشه، فردیه که اولین ماشین تایپ مدرن رو اختراع کرد. اولین ماشین تایپ بر اساس حروف الفبا ساخته شده بود و هنگامی که یه دکمه فشرده میشد، توسط یه میله ی آهنی به جهر آغشته، اثری بر روی کاغذ ایجاد میشد. ولی اگر تایپیست با سرعت زیاد تایپ میکرد بعضی مواقع این میله های آهنی به هم گیر میکردن و باعث از کار افتادن دستگاه تایپ میشد.
بقیه در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب
اورکلاک؛ واژه ای است که شاید زیاد به گوشتان خورده باشد. بعضی افراد اطلاعاتی در مورد اورکلاک دارند و بعضی هیچ چیز نمی دانند! در این مقاله هدف ما هر دوی این گروه هاست و قصد داریم با ارائه ی راهنمای اورکلاک به زبانی ساده و قابل فهم برای همگان به شما بیاموزیم ؛ شاید هم دنبال این کار نیستید اما دلتان می خواهد در مورد اورکلاک بیشتر بدانید. اکنون چه خود را یک اورکلاکر می دانید و می نامید و چه اندیشه ی اورکلاکر شدن را در سر خود می پرورانید؛
با کلیک روی ادامه مطلب ما را همراهی کنید
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب
ژاپن: به شدت مطالعه میکند و برای تفریح روبات میسازد!
مصر: درس میخواند و هر از گاهی بر علیه حسنیمبارک، در و پنجره دانشگاهش را میشکند!
هند: پس از چند سال درس خواندن، عاشق دختر خوشگلی میشود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا میکند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشن پیش میآید و سرانجام آن دو با هم عروسی میکنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام میشود!
عراق: مدام به تیرها و خمپارههای تروریستها جاخالی میدهد و در صورت زنده ماندن درس میخواند!
چین: درس میخواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را میسازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی میفروشد!
کوبا: او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع روسای جمهوری آمریکا، دعا کند!
پاکستان: او بشدت درس میخواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!
اوگاندا: درس میخواند و در اوقات بیکاری بین کلاس، چند نفر از قبیله توتسی را میکشد!
انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری! منقرض میشود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس میخوانند!
ایران: عاشق تخممرغ است! سرکلاس دروس عمومی، چرت میزند و سر کلاس دروس اختصاصی، جزوه مینویسد! سیاسی نیست ولی سیاسیها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال میکند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را میخورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه میگوید! او سه سوته عاشق میشود!
اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، والا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار میشود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب میشود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده، که چرا صاحبخانهها جان به عزرائیل میدهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمیدهند! او چت میکند! خیابان متر میکند و در یک کلام عشق و حال میکند! نسل دانشجوی ایرانی درسخوان، در خطر انقراض است!
موضوعات مرتبط: مطالب جالب
پسرک فقیر
در زمانهای قدیم پسرک فقیری در شهری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر خجالت زده و دستپاچه شد و بجای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد!
دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.
پسر با دقت و آهستگی شیر را سر کشید و پس از تشکر گفت : "چقدر باید به شما بپردازم؟ " دختر پاسخ داد: "چیزی نباید بپردازی، مادرم به ما آموخته که نیکی ما به دیگران ازائی ندارد"پسرک گفت: "پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم"
سالهای سال از این ماجرا گذشت تا اینکه آن دختر جوان که حالا برای خودش خانمی شده بود به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر دیگری فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین بهتری نسبت به درمان او اقدام کنند.
دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامیکه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن بیمارش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت.
سپس به اطاق مشاوره بازگشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.
از آن روز به بعد آن زن بیمار را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی و تیم بزشکی بیمارستانش گردید.
آخرین روز بستری شدن زن جوان در بیمارستان بود. به درخواست دکتر صورتحساب پرداخت هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. آن پزشک گوشه صورتحساب چند کلمه ای نوشت و آنرا درون پاکتی گذاشت و برای آن زن جوان ارسال نمود.
زن جوان از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود.
آهسته آنرا زیر لب خواند : "بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است"
امضاء. دکتر هوارد کلی
موضوعات مرتبط: داستان های جالب
شاید اسم جی پی اس (GPS) به گوشتان خورده باشد و یا حتی در موبایل خود این قابلیت را حمل می کنید ولی خبر ندارید و یا نمی دانید که چگونه از آن استفاده کنید .
قبل از شروع رسمی مطلب به دو نکته توجه کنید:
۱- این مطلب برای استفاده ی GPS در موبایل می باشد نه دستگاه جی پی اس حرفه ای
۲- حتماً سری به سایت GSM بزنید و از اینکه موبایل تان امکان GPS یا AGPS را دارد یقین حاصل کنید.
بقیه در ادامه مطلب ...
موضوعات مرتبط: معرفی و دانلود نرم افزار ، اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب
اگر مدتی است که بار خود را بسته اید و به ویندوز هفت نقل مکان کرده اید، شاید به دلایلی قصد بازگشت به ویندوز قبلی خود را داشته باشید. در این صورت مطلب امروز ما برای کمک به شماست، اما بایستی قبل از هر چیز یک شرط مهم را رعایت کرده باشید و اینکه:
شرط ضروری : بوسیله ی گزینه ی Upgrade ویندوز قبلی خود را به ویندوز هفت (Windows 7) ارتقاء داده باشید.
اگر این شرط ضروری را رعایت کرده باشید هنوز فایلهای قبلی شما درون فولدری بنام Windows.old وجود خواهند داشت. این فولدر امکان بازگشت به سیستم عامل قبلی را برای شما فراهم می کند. اصلاً به همین دلیل این فولدر وجود دارد. خوب مراحل را شروع می کنیم:
برای ادامه آموزش به ادامه مطلب بروید
موضوعات مرتبط: اطلاعات کامپیوتری
ادامه مطلب